ژانر‌ها: جنگی

"دوست مرده‌ام، زوئی" قصه‌ی مریت، یه کهنه‌سرباز ارتش، و دوستی عجیبش با زوئی، رفیق مرده‌شه که هنوز ترکش نکرده. وسط کشمکش‌های خانوادگی و زخم‌های قدیمی، یه اتفاق غیرمنتظره مجبورش می‌کنه بالاخره با گذشته و غم‌هاش روبه‌رو بشه.

فیلم آوای جنوب داستان، ماجرای پسرکی به نام "آن" است که در دل سرزمین‌های جنوب گم شده و در مسیر جستجوی پدرش، سفری پر از ماجراهای شگفت‌انگیز و تراژدی‌های تلخ را پشت سر می‌گذارد. از رودخانه‌های خروشان تا جنگل‌های انبوه، هر گام او پر از امید، درد، دوستی و از دست دادن است.

در دل آسیای مرکزی، خانات قزاق و خانات شیبانی، دو امپراتوری از نسل چنگیزخان، در نبردی خونین برای تسلط بر منطقه به مصاف یکدیگر رفتند. این فیلم جنگی تاریخی، حماسه‌ی قاسم خان را روایت می‌کند؛ جنگی پر از قدرت، خیانت و افتخار!

سال ۱۷۶۳، بعد از شکست فرانسه، قبایل بومی که نگران انتقام بریتانیایی‌ها بودن، با رهبری رئیس پونتیاک تصمیم گرفتن به فورت پیت حمله کنن. سرهنگ هنری بوکه با گروهی از سربازای خسته و داوطلبای آمریکایی، برای نجات صدها نفر توی این دژ محاصره‌شده جنگید — نبردی که تاریخ رو برای همیشه عوض کرد.

در میان زمان جنگ کره ، نذر یک پسر جوان برای مراقبت از خانواده اش ، آغاز یک وعده مادام العمر بود که 60 سال به طول انجامید.

در سال ۱۳۰۷، سوئیس آرام زیر سایه سنگین امپراتوری در حال فروپاشی روم و طمع خاندان هابسبورگ، به زانو درآمد. اما وقتی ظلم به اوج رسید، یک شکارچی ساده برای دفاع از خانواده‌ و سرزمینش، مشعل قیام را روشن کرد.

زندگی لوئیس زامپرینی، ورزشکار المپیکی که در اوج جوانی به نیروهای مسلح پیوست و در طوفان جنگ جهانی دوم به قلب نبرد کشیده شد. پس از سقوط هواپیمایش در اقیانوس آرام، او به اسارت نیروی دریایی ژاپن درآمد، اما حتی در بند دشمن، شعله مقاومت در دلش زبانه می‌کشید.

با سقوط یک بالگرد آمریکایی در خاک کره شمالی، گروهی از بازماندگان بدون پشتیبانی ارتش، در دل سرزمینی خطرناک گرفتار می‌شوند. حالا آن‌ها باید برای حفاظت از یک متخصص غیرنظامی و یافتن راهی برای فرار، در برابر دشمنی بی‌رحم بجنگند.

کریس کایل (بردلی کوپر)، مردی تگزاسی که از رویای گاوچران بودن به تک‌تیراندازی مرگبار در نیروی ویژه‌ی S.E.A.L تبدیل شد، در جنگ عراق با دشمنان واقعی‌اش روبه‌رو می‌شود؛ اما نبرد واقعی زمانی آغاز می‌شود که او باید پس از بازگشت، با سایه‌های جنگ و زندگی‌اش کنار بیاید.

در آوریل 1945، زمانی که متفقین آخرین حملات خود را در جبهه اروپایی آغاز می‌کنند، گروهبان وارددی فرماندهی یک تیم پنج‌نفری از خدمه تانک‌های شرمن را بر عهده می‌گیرد. در حالی که از نظر تعداد و تسلیحات در اقلیت هستند، آن‌ها باید یک بیمارستان میدانی را از حمله سربازان اس‌اس نجات دهند.